تهرانيان قديم براي آنكه دختران شان زودتر راهي خانه شوهر شوند و به قولي بخت شان بازگردد آداب و رسوم خاصي داشتند كه ذكرش خالي از لطف نيست.


به گزارش انتخاب به نقل از شرق، به تعدادی از این آداب و رسوم ها در ذیل اشاره می شود:



1- توپ مرواريد:


توپ مرواريد، توپ مفرغ بزرگي روي دو چرخ بر بالاي سكويي در ميدان توپخانه (سپه سابق) قرار داشت كه دختران جهت بخت گشايي از زير لوله توپ رد مي شدند يا رويش سر مي خوردند و برخي نيز در كنارش دخيل مي بستند و اشعاري را زمزمه مي كردند. توپ مرواريد ماجراهاي ديگري را نيز به خود اختصاص داده بوده كه عده اي آن را منتسب به غنايم جنگي نادرشاه مي دانستند كه از هند به شيراز و سپس به تهران نقل مكان كرده. برخي نيز معتقد بودند اين توپ، توپي است كه در دوره صفويه، شاهان صفوي از پرتقالي ها غرامت گرفته اند، اما تاريخ ساخت آن توپ كه رويش حك شده بود، زمان پادشاهي فتحعلي شاه قاجار را نشان مي دهد.



2- پيراهن مراد:



روز بيست وهفتم ماه رمضان نزد تهرانيان به نام روز پيراهن مراد معروف بود. اگر كسي اين پيراهن را كه با پول گدايي دوخته مي شد، مي پوشيد تا سال ديگر حاجت و مرادش برآورده مي شد. داستان از اين قرار بود كه دختران دم بخت از روز اول ماه رمضان دور كوچه و محله ها به راه مي افتادند و از مردم گدايي مي كردند و شب بيست وهفتم از صبح زود، چرخ خياطي ها را به مسجد سپهسالار مي بردند و با پارچه سفيدي كه از آن پول مي خريدند بين دو نماز ظهر و مغرب مشغول دوختن پيراهن مي شدند و بعد از آن زمان، پيراهن مراد را مي پوشيدند.




3- سبزه گره زدن:



گره زدن سبزه در روز سيزدهم فروردين از جمله رسومي بود كه تمام دختران دم بخت به آن پايبند بودند كه حتي امروز نيز ديده مي شود. دختران در اين روز دو ساقه سبز را به هم هفت گره مي زدند و نيت و حاجت شان را بيان مي كردند. در هنگام گره زدن نيز دختران دلهره داشتند كه مبادا گره پاره شود كه در صورت پاره شدن، حاجت شان روا نمي شد.




4- عبور از كمان پنبه زني:


زماني كه در خانه، پنبه زني مشغول به كار مي شد، پس از مدتي پدر و مادر دختر از پنبه زن مي خواستند كه دست از كار بكشد و براي استراحت و صرف چاي به داخل خانه بيايد. در اين هنگام به دور از چشم پنبه زن، دختر دم بخت شان را صدا مي زدند و وي را از ميان كمان پنبه زني عبور دادند و اعتقاد داشتند كه به زودي زه كمان هنگام كار پنبه زن پاره مي شود و به اين ترتيب بخت دخترشان نيز باز مي شود.




5- عبور چادر از روده گوسفند:




هر وقت كه قرار بود، قصابي براي كشتن نذري به خانه همسايه برود، مادر دختر دم بخت، چادر وي را برمي داشت و نزد قصاب مي رفت و با خواهش و تمنا از قصاب مي خواست كه پس از سر بريدن گوسفند، چادر دخترش را از توي روده گوسفند عبور دهد به اين اميد كه وقتي دختر چادر را بر سر كرد به زودي روانه خانه شوهر شود و دستمزد قصاب در اين ماجرا پول به اضافه يك كله قند باارزش بود.



6- آب هفت گري:



آبي كه مادر دختر از هفت دكان كه نام شغل هايشان به گري ختم مي شد، مي گرفت (آهنگري، سفيدگري، زرگري، شيشه گري، مسگري، ريخته گري و دواتگري). مادران، اين آب ها را در شيشه اي جمع مي كردند و روز جمعه بعد از دو ركعت نماز واجب، آب را با جام باطل السحر بر سر دخترشان مي ريختند.



7- سركتاب بازكردن:




از ديگر رسومي كه تهراني هاي قديم به آن پايبند بودند، اين بود كه مادران، دختران شان را بي خبر نزد رمال و دعا نويس مي فرستادند و از آنها مي خواستند براي گشودن بخت دخترشان سركتاب باز كنند.



8- باز كردن قفل:


دخترهاي دم بخت در منزل يكي از خويشان خود را قفل مي كردند و چند متر دورتر از خانه مي ايستادند و از رهگذران، مرداني كه نام شان محمد يا علي بود، مي خواستند كه با كليد قفل در را باز كنند.



9- حوضچه دباغخانه:


از ديگر رسوم تهراني ها كه تا دوران پهلوي نيز انجام مي شد، اين بود كه براي بخت گشايي، دختر خانه مانده را به گرد حوضچه پساب دباغخانه مي گرداندند و حتي زماني كه دباغخانه هاي تهران به حومه پايتخت منتقل شد، اين رسم پابرجا بود.



10- حناي عروس:


مادران از حناي سر عروس در مراسم حنابندان، به اندازه اي كوچك برمي داشتند و با نيت آنكه دختران شان عروس شوند بر سر آنها مي ماليدند.




11- پلو عروسي:



دخترهاي مانده يا دم بخت در هنگام عروسي نزديكان و اقوام، قيمه پلو مي پختند و سپس ته مانده پلو عروسي را با قيمه پلو قاطي مي كردند و به فقرا مي دادند تا بخت شان باز شود.



12- مولودي:



مادران تهراني نذر مي كردند كه اگر دخترشان تا سال ديگر شوهر كرد، در ماه ربيع الاول كه ماه جشن، سرور، ضيافت و عروسي هاست، جشني به نام مولودي براي خشنودي حضرت زهرا(س) برپا كنند.



از ديگر مواردي كه تهراني هاي قديم براي باز كردن بخت دخترشان به كار مي بردند،

شامل تكان دادن سفره عقد بر سر دختر، وارونه سر كردن چادر نماز، توسل به اماكن مقدس مسيحيان و توسل به مناره ها بود.